چه تلخ است با بغض بنویسی....
با خنده بخوانند!!!
یه شبایی اصلا نگذشت اما ما ازش گذشتیم...یه شبایی هم
بدگذشت...سخت گذشت...بادردگذشت...یه شبایی داد زدیم اما
جز دلمون هیچ کس صدامونو نشنید...یه شبایی همه چی بود به
جز اونی که باید می بود...یه شبایی هوا عجیب دونفره بود
اماهمون شبا ما بودیموتنهاییمون...یه شبایی نفسمون برید
ازاین همه بغض...یه شبایی نفس کم اوردیم اما دووم
آوردیم...یه شبایی فقط زنده بودیم زندگی نکردیم...یه شبایی
زنده هم نبودیم فقط بودیم...همین.
همیشه یکی هست که درد دلت رو بهش بگی
وای از اون روزی که خودش بشه درد دلت.....!
نظرات شما عزیزان:
مشکلات نصیبم شد...
به هوای گنج امدم ..
رنج نصیبم شد ..
و اکنون سالهاست که در تنگنای یک حرف مانده ام ...
یک حرف .......
موفق باشید به منم سر بزنید نظر یادتون نره ها شبتون بخیر
برچسبها: